نقد و نظرات
آخرین نشست مجله معتبر ادبی کلک طبقه بندی و نقد و بررسی:
[زنبق های کبود] علی جلوه
تهران – 1383
دکتر کمال الدین شفیعی : خانه تئاتر ایران
کار جلوه در ذهن من شعر گل سرخی را تداعی میکند، من در کجای زمین ایستاده ام این سرگشتگی ، جستجو ، یافتن و نیافتن در سیر تاریخ در واقع نویسنده را می کشاند به جریان هایی که اگر آدم آشنا نباشد در آن می ماند.
آن چیزی که برای من در این داستان مهم بود ، مقوله روایت است که روایت بسیار زیبایی دارد. در داستان مونتاژی موازی وجود دارد در نقطه ای بریده میشود و به حال میرسد و از حال به آینده سیر میکند و میرود به گذشته …
یکی دیگر از زیباییهای داستان نام آن میباشد . زنبق های کبود در واقع خیلی نمادین میباشد این خود عنوان بسیار زیبایی میباشد چون همه شخصیت های داستان کبود و زخم خورده هستند.
من این داستان را نماد زن های ایرانی می دانم، این کار چون با مونتاژ موازی کار شده است من خیلی دوست دارم . چون یکی از خوبی های مونتاژ موازی این است که در واقع آدم را وادار به تفکر می کند ..
از دیگر زیبایی های داستان برش های کوتاه و موجز آن بود.
شکل عجیب نمایشی و زبان تصویری که در مقابل من عیان می شد در واقع این زبان کاملاً نمایشی بود به شکل نمایش توصیف کردن متداول است و نمادین .
دیگر از خوبی های این داستان این است که زمینه های تاریخی را بدون شکل شعاری با ذکر تاریخ بیان می کند. همبستگی در داستان وجود دارد در تمامی داستان یک دوره های گوناگونی از زندگی اجتماعی سرزمین ها وجود داشت.
دکتر فرزانه شهفر : شاعر ، داستان نویس و مترجم
ابتدا خواندن کتاب برایم سخت بود ، این کتاب پرجاذبه است و به زبان بیان و کششها نزدیک ، سخت است از لحاظ پیدا کردن پوشیدگی در اثر ، در این اثر تم هایی وجود دارد که عبارتند از : مبارزه ، جستجو ، انتظار و سرگردانی …
مبارزه: مبارزه وجود دار و در خیلی از جاهای داستان مبدل به جنگ میشود و بعد خود جنگ ظاهر میشود. با توجه به این که مکان ایران است و اسامی به کار رفته ایرانی میباشد مکان در اینجا میتواند دنیا باشد، چرا که این تم ها برای تمام بشریت می باشد.
جستجو: این جستجوها همه جایی میباشند و از ویژگی های انسان می باشد. در این داستان انسان همیشه در جستجو است و دنبال خیلی چیزها.
حس کردن جهان در این داستان که باعث راه گریز آدمهای این اثر میباشد. آمیختگی نژادها در این داستان وجود دارد تفکیک نکردن واقعیت از رویا که در آن قدم می زنیم البته صرف نظر از واقعیت ها که میتواند کاملاً عینی باشد. استفاده از سمبل های زیاد که همین فضای داستان را غمگین میکند. کبوتر و گربه که یکی از سمبل هایی است که باید بر روی آن تأکید کرد که فکر نمی کنم نویسندهبدون غرض آن را مطرح کرده باشد، گربه که نماد وطن است و در عین حال حرکت میکند ، چرا همیشه کنار گلدان های خالی و جعبه های خالی
می نشیند؟ گربه میتواند همه دنیا باشد. دنیایی که حرکت میکند. در مورد زبان کتاب که نزدیک بودن به زبان شعر در بعضی جاها تکنیکی انجام شده و دلنشین می باشد. اثر یک اثر ضد جنگ است.
فریده مرادی : شاعر ، نویسنده و مترجم
در ساختار داستان که براساس گفتگوهای درونی است و تسلط زبان عامیانه به خصوص لهجه تهرانی ، تمام گفتگوها و حوادث از زبان راوی است .
از نظر محتوا، ارتباط بین زبان ذهنی و رویا و خود محتوا که درگیر یک گمشدگی که در جستجوی عشق است در تلاطم است با دوران سرشار از فاجعه هایی چون جنگ ، مرگ ، زندان ، آوارگی ، پناهندگی ، تبعید و … که در این داستان وجود دارد. در این داستان عشق چهره مشخصی ندارد.
قائم مقامی – منتقد ادبی
در این اثر بحث عشق نیست ولی تمام کنش و واکنش روی عشق استوار است ، داستان کشش زیادی دارد ، بار داستان بر روی دیالوگها گذاشته شده است و نکته جالب اینکه در این رمان یا داستان بلند یک تراژدی به معنی واقعی کلمه شکل می گیرد. در این اثر با بیان تصویر مواجه هستیم که باید ما را رهنمون کند که جهان را بفهمیم بحث پذیرش نسبت به بحث عدم شناخت یعنی نمی توانیم بفهمیم چون نمی دانیم از کجا شکل میکیرد. در این داستان با توجه به اینکه راوی توضیح می دهد ولی خواننده را رهنمون نمی کند.
جواد خردمند – سر دبیر مجله ادبی کلک
نویسنده اصلاً موظف نیست چیزی بنویسد که خواننده حتماً بفهمد.
حسن صانعی – شاعر
به نظر من نقد داستان بسیار کار زیبایی می باشد، اولین چیزی که در مورد این کتاب می توان بگویم این است که مرا بسیار حیرت زده کرد. ساختار داستان سیال ذهن است.
دکتر مسعود تهرانی – جامعه شناس
این رمان جاذبه دارد. ساختار آن سیال ذهن است و ساختاری دو گونه دارد، بخش اول جنگ کم رنگ میشود و بخش دوم عشق که ملموس است. شخصیت ها در این داستان محوریت دارد، اثر زیبایی است، بسیار.